اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور است، سبب ارتقای شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها می شود و زمینه ای برای گسترش عدالت است. از طرفی الزام مصرف بهینه باعث می شود تا علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فناوری در طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات بهینه مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت توزیع مناسب منابع و به تبع آن پیشرفت در دیگر بخش هایی که کمتر مورد توجه بوده است، نیز فراهم شود.
اصلاح الگوی مصرف و مصرف بهینه نیازمند فرهنگسازی پایدار است و این خود نیازمند راهکارهایی است تا همه افراد جامعه الزام رفتارهای اصلاح مصرف را احساس کنند و به تدریج این اصلاح نهادینه شده و به یک رفتار پایدار و در نهایت به یک فرهنگ در تمامی عرصه های مصرف تبدیل شود.
ارایه راهکارهای جدید و اصلاح روش ها، نیاز به اتحاد گروهی و همبستگی افراد دارد و در این میان خانواده نخستین مجموعه ای است که اعضای آن به سهولت می توانند اتحاد و همبستگی در بین خود به وجود آورند و نسبت به شناخت عادت های اشتباه و حذف باورهای غلط اقدام کنند.
هر تغییر مثبت در رفتار و عادت های یک خانواده به راحتی موجب اصلاحات موثری می شود که در نهایت با جایگزین شدن عادت های صحیح و بهینه، ریشه های اقتصادی و فرهنگی خانواده و اجتماع را مقتدر و پایدارتر خواهد کرد. به این دلیل که اغلب افراد در رفتارهای خود دارای برخی از عادت ها و باورهای سنتی اشتباه هستند و به دلیل عدم آگاهی از واقعیت امر، ناخواسته نسبت به انجام و تکرار آن دست می زنند، غافل از این که این باورها ضربه های اساسی به فرهنگ و اقتصاد خانواده و اجتماع وارد خواهد کرد.
بنابراین باید خانواده را چتری فراگیر دانست که میتواند بسیاری دیگر از عرصههای آموزش و تربیت را تحت تأثیر قرار دهد.
چنانچه اصلاح فراگیر الگوی مصرف را امری متوقف بر یک تحول فرهنگی عمیق و ماندگار بدانیم و خانواده را اساسیترین زمینه برای جهتدهی و تحقق این تحول فرهنگی، برای هدفمند نمودن این جریان و دستیابی به حداکثر نتیجه، باید زنان به عنوان محوریترین عضو در عرصه مناسبات تربیتی خانواده، کانون توجه کسانی قرار گیرند که وظیفه برنامهریزی کلان در جهت عملیاتی کردن شعار اصلاح الگوی مصرف را بهعهده دارند.
با آنکه بیش از 71 درصد از سطح کره زمین را آب پوشانده است، تنها 2.5 درصد از کل آب های موجود دنیا را آب شیرین تشکیل می دهد و از این میزان، سهم کشور ما از آب شیرین و قابل دسترس بسیار ناچیز است. با توجه به اینکه ایران، از جمله کشورهای پهناور دنیاست و نیاز به آب شیرین در بخش های گوناگون، از جمله کشاورزی بسیار فراوان است، استفاده بهینه از آب، موجب بهره مندی از فعالیت های اقتصادی مناسب و سامان دهی اقتصاد کشور می شود. با مصرف درست و بهینه آب و هدایت آن به بخش کشاورزی، می توان بسیاری از مواد غذایی مورد نیاز کشور را تأمین کرد تا نیازمند بیگانگان نباشیم. برنامه ریزان کشوری باید بر مبنای میزان آب تجدید پذیر و شرایط اقلیمی هر منطقه نسبت به ترویج الگوی کشت و تولید اقدام نمایند لذا تولید محصولات کشاورزی آب بر همچون صیفیجات و کشت های پر آب بر در این شرایط آبی فاقد توجیه اقتصادی هست.
قرارگرفتن موضوع آب در صدر مسائل و آموزش و ترغیب مردم به مصرف بهینه و برنامه ریزی برای توسعه صنایع کم آب بر و حذف کشت محصولات کشاورزی پرآب بر راهکار های برون رفت از بحران و به تعادل رساندن بیلان آب کشور می باشد.
در پایان لازم به ذکر است با صرفهجویی 20 درصدی در مصرف آب دیگر نیازی به اجرای پروژهای های عظیم تامین و انتقال آب نخواهد بود چرا که صرفهجویی کمهزینهتر از تعریف و اجرای طرح جدید است.